سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هنوز
قالب های وبلاگ آمادهدایرکتوری وبلاگ های ایرانیانپارسی بلاگپرشین یاهو
آن که به کار کسانى خشنود است ، چنان است که در میان کار آنان بوده است ، و هر که در باطلى پا نهاد ، دو گناه بر گردن وى افتاد ، گناه کردار و گناه خشنودى بدان کار . [نهج البلاغه]
نویسنده : من و خودم:: 88/8/29:: 9:39 عصر

......  زن: پس اونا تو رو خوردن             مرد: آره اینطوری به نظر می آد.        

زن : مطمئنی؟       مرد : آره، فکر میکنم بدون اینکه خودم متوجه بشم، اینا من رو خوردن.              

زن: دردتم اومد؟           مرد: نه ، برعکس خیلیم خوشم اومد. تنها چیزی که هست اینه که الان دارم سبک تو این اتاق پرواز می کنم. همینم اینا رو تحریک می کنه . چون می بینم که با سرعت نور تولید مثل میکنن.{ناامید} برین گم شین. گم شین ،گم شین{جرقه های ممتد در فضا}            

 زن : دیگه چی می خوان؟         مرد: هیچی ، با فکرم معاشقه کردن.        

زن: خوب فکر نکن لعنتی، وگرنه تمام محله رو قبضه می کنن ها!            مرد: نمیتونی تو هم بیای این ور پیش من؟ دوست دارم با لحظه های معاشقه ما هم معاشقه کنن.{جرقه های گوناگون و سایه هایی که همدیگر را در آغوش می گیرند.}

این چند سطر مربوط به انتهای شب هفتم داستان خرسهای پاندا است .


من نه دلتنگم، نه خسته، نه هیچی

 


نظرات شما ()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

27746:کل بازدید
38:بازدید امروز
8:بازدید دیروز
درباره خودم
هنوز
لوگوی خودم
هنوز
لوگوی دوستان

لینک دوستان

کلبه تنهایی
کافه آنتراکت
نوازنده

فهرست موضوعی یادداشت ها
کم .
بایگانی
شهریور 1388
اشتراک