هنوز | |||
گاهی تلو تلو می خوری و میکوبی به در دیوار دست،پا، زانو، آخ آرنج هیچکدوم با تو راه نمی یان دلت می خواد بشینی کف زمین و هوار بزنی مخت داره سوت می کشه از اتفاقات جور وا جوری که امونت رو بریدن.از این یکی خلاص نشدی با سر میخوری به دیوار بعدی!!!!!!
ولی باز یه چیزی وادارت میکنه بایستی و چنگ بزنی به همه اون چیزی که مانعت میشه ! صورتت خراش میخوره لباست پاره میشه ولی مطمئنی که تسلیم نشدی تو گوشت صدا می پیچه، میفهمی زنده ای! بالاخره یا میمیری یا میکشی این ناامیدی سگ مصب رو!
خلاص!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
27740:کل بازدید |
|
32:بازدید امروز |
|
8:بازدید دیروز |
|
درباره خودم
| |
لوگوی خودم
| |
لوگوی دوستان | |
| |
لینک دوستان | |
فهرست موضوعی یادداشت ها | |
کم . | |
بایگانی | |
شهریور 1388 | |
اشتراک | |